میری از این شهر نازنین
راحت می شی از آدماش
برو خیالت تخت تخت
هیشکی نمی مونه باهاش
این کوچه های سردشو
دیگه کسی دوست نداره
هر کسی خاطراتشو
بی همنفس ور میداره
این بارونایه بی کسی
همیشه اینجا میبارن
با موندنت واست فقط
سختی و غربت میارن
برو عزیز من برو
اینجا دیگه جای تو نیست
این کوچه های سرد شهر
لایق دیدار تو نیست
این شهر به جز چشمای تو
عشق حقیقی رو ندید
جز پاکی نگاه تو
هیچ وقت نجابت رو ندید
برو با یک خدافظی
دیگه تموم کن قصه رو
بذار داغ نبودنت
حک بشه رو پیاده رو
برو عزیز من برو
اینجا دیگه جای تو نیست
این کوچه های سرد شهر
لایق دیدار تو نیست
شاعر: الیکا یحیایی
نویسنده » هیرو . ساعت 7:5 صبح روز یکشنبه 93 مهر 27